دلسوزی نقطه شروع رشد

“ما چیزها را همانطور که هستند نمیبینیم؛ ما چیزها را همانطور که هستیم میبینیم.”
این یک حقیقت انسانی است که همه ما افراد را از طریق فیلترهای خود قضاوت میکنیم. رفتار دیگران را با توجه به شخصیت و تجربه خود میبینیم. به ندرت پیش میآید که فکر کنیم ممکن است پشت کلمات یا اعمال آنها چه چیزی باشد و چه چیزی آنها را وادار به گفتن یا انجام کارهایی میکند.
تنها زمانی که متوجه میشویم هر کسی داستان خودش را دارد و با چالشهای خود مبارزه میکند، میتوانیم جهان را با چشمان دلسوزی ببینیم.
دالایی لاما گفته است: “اگر میخواهید دیگران خوشحال باشند، دلسوزی را تمرین کنید. اگر میخواهید خوشحال باشید، دلسوزی را تمرین کنید.” این جمله یک حقیقت ساده را بیان میکند: خوشحالی فقط به خود شما بستگی ندارد. راه رسیدن به آن ممکن است در روابط و تعاملات شما با دیگران باشد.
از طریق آموزههای انیاگرام، میتوانیم درک بیشتری از خود و دیگران پیدا کنیم. با دیدن دیدگاههای دیگران، دلسوزی خود را پرورش میدهیم و روابطمان را بهبود میبخشیم.
فهرست مطالب
Toggleدرک تیپهای شخصیتی
با درک دیدگاه منحصر به فرد هر تیپ شخصیتی درباره جهان، میتوانیم ببینیم که آنها چگونه همین قضاوتها را نه تنها درباره دیگران، بلکه درباره خودشان نیز اعمال میکنند.
تیپ ۱ – کمالگرای سختگیر
تیپهای ۱ نسبت به دیگران قضاوتگر هستند و سریعاً اشتباهات را نشان میدهند. آنها بر روی کوچکترین جزئیات تمرکز میکنند و این باعث تضعیف اعتماد به نفس دیگران میشود. اما تیپهای ۱ برای خودشان استانداردهای بسیار بالایی دارند. آنها ممکن است به نظر برسد که هیچکدام از کارهای شما برایشان کافی نیست، اما خودشان هم به همین شکل خود را قضاوت میکنند. منتقد درونی آنها همیشه فعال است و اجازه نمیدهد آرامش بگیرند. تیپهای ۱ باید با این منتقد درونی دوست شوند تا بتوانند نحوه ارتباطشان با دیگران را تغییر دهند.
تیپ ۲ – کمککننده با ملاحظه
تیپهای ۲ تمایل دارند به دیگران کمک کنند و آنها را نجات دهند. این رفتار ممکن است به دیگران احساس ناتوانی بدهد. ترس پنهان تیپهای ۲ این است که خودشان به اندازه کافی خوب نیستند و باید سختتر کار کنند تا تأیید دیگران را بهدست آورند. آنها گاهی عصبانی میشوند و دیگران را سرزنش میکنند، بهویژه وقتی که دیگران از کارهایشان قدردانی نمیکنند. اما در درون، تیپهای ۲ احساس میکنند که خودشان به اندازه کافی محبتآمیز نیستند و به همین دلیل خود را وادار میکنند که این نقش را برای دیگران ایفا کنند.
تیپ ۳ – موفقیتطلب رقابتی
رقابتطلبی تیپهای ۳ یکی از اولین چیزهایی است که دیگران درباره آنها متوجه میشوند. آنها بیشتر از اینکه با دیگران رقابت کنند، با خودشان رقابت میکنند و دائماً سعی دارند خود را به چالش بکشند. مردم گاهی به خاطر عدم صداقت کامل تیپهای ۳ آنها را مورد انتقاد قرار میدهند. اما اینطور نیست که تیپهای ۳ عمدی افکار و احساسات واقعی خود را پنهان کنند؛ آنها ابتدا این احساسات را از خودشان پنهان میکنند و به همین دلیل نمیتوانند آنها را به اشتراک بگذارند.
تیپ ۴ – خلاق و عمیق
تیپهای ۴ اغلب از دیگران بازخورد میگیرند که آنها عمیق و شدید در احساسات و ارتباطات خود هستند. این باعث میشود دیگران در حضور آنها احساس راحتی نکنند. چرا تیپهای ۴ نمیتوانند درامهای خود را کنار بگذارند؟ این الگو نشاندهنده عادت درونی آنها به درونسازی است. تیپهای ۴ به اندازه دیگران قربانی درامهای خود هستند و اغلب احساس غرق شدن یا گم شدن در احساسات پیچیده خود میکنند.
تیپ ۵ – متخصص ساکت
تیپهای ۵ به عنوان افرادی باهوش و جستجوگر شناخته میشوند. اما روش ارتباط آنها ممکن است باعث شود، دیگران احساس نادانی یا بیاطلاعی کنند. راز تیپهای ۵ این است که آنها خود را کم دانش میدانند و گاهی احساس سردرگمی درباره دنیای اطرافشان دارند. آنها از این میترسند که به اندازه کافی نمیدانند. دیگران ممکن است تیپهای ۵ را در به اشتراکگذاری دانش یا منابع خود خسیس ببینند. این ناشی از ترس عمیق آنهاست که ممکن است کافی نباشند یا به اندازه کافی نداشته باشند. به همین دلیل، آنها معمولاً خود را از لذتها محروم میکنند و ترجیح میدهند منابع را برای نیازهای آینده نگه دارند.
تیپ ۶ – وفادار و شکاک
تیپهای ۶ معمولاً متوجه میشوند که دیگران به سوالات و نگرانیهای مداوم آنها واکنش خوبی نشان نمیدهند. این باعث میشود که دیگران فکر کنند تیپهای ۶ به آنها اعتماد ندارند. اما تیپهای ۶ به سختی به کسی، حتی به صدای درونی خود، اعتماد میکنند. آنها دائماً خود را زیر سوال میبرند و این نگرانیها به دیگران هم منتقل میشود. تیپهای ۶ گاهی به خاطر رفتارهایشان بازخورد میگیرند که دیگران از آنها میترسند. تیپهای ۶ باید یاد بگیرند که با شجاعت به ترسهای خود پاسخ دهند.
تیپ ۷ – آیندهنگر پرشور
تیپهای ۷ معمولاً نسبت به تجربیات و واقعیتهای دیگران بیتوجه هستند. آنها در زندگی سریع خود آنقدر مشغول هستند که دیگران ممکن است احساس بیاهمیتی کنند. تیپهای ۷ خود را مجبور میکنند که از مشکلات عبور کنند و همیشه سریع و خوب عمل کنند، حتی وقتی که اینطور نیستند. آنها انتظار دارند دیگران هم با آنها همگام شوند. اما برای اینکه بتوانند نسبت به دیگران دلسوزی کنند، باید کمی آهستهتر حرکت کنند و به خودشان توجه کنند.
تیپ ۸ – کنترلکننده فعال
تیپهای ۸ به عنوان افرادی قوی و کنترلگر شناخته میشوند. آنها گاهی دیگران را تحت فشار قرار میدهند تا کارها را انجام دهند. اما اجتناب از آسیبپذیری باعث میشود که آنها سختتر بر خودشان فشار بیاورند و احساسات ضعف یا ترس را کنترل کنند. تیپهای ۸ معمولاً خود را وادار میکنند که درد، بیماری یا ترس را نادیده بگیرند. این ناشی از ترس آنهاست که اگر قوی نباشند، آسیبپذیر خواهند شد و دیگران به آنها آسیب میزنند.
تیپ ۹ – صلحطلب سازگار
تیپهای ۹ معمولاً به خاطر عادت خود به نادیده گرفتن محیط اطراف و نیازهای دیگران، بازخورد منفی دریافت میکنند. این عادت ممکن است آنها را بیتوجه یا بیعلاقه نشان دهد، در حالی که تجربه درونی آنها به اندازه ظاهرشان آرام نیست. تیپهای ۹ با فراموشی خود دست و پنجه نرم میکنند و فکر میکنند که مشکلات یا احساساتشان مهم نیستند. آنها بیشتر به حفظ صلح اهمیت میدهند تا به رضایت یا خوشنودی خود.
مسیری به سوی دلسوزی
کارل یونگ گفته است: “هر چیزی که ما را در مورد دیگران آزار میدهد، میتواند ما را به درک خودمان هدایت کند.” به عبارتی دیگر، هر چیزی که از تیپهای مختلف انیاگرام به خاطر رفتارشان دلخور میشویم، آنها معمولاً همین کار را با خودشان میکنند.
وقتی رفتار دیگران به عنوان یک آینه برای ما عمل میکند، میتواند قضاوتها و ناامیدیهای ما را به نمایش بگذارد. این باعث میشود که ما ویژگیهایی را که در خود نمیپسندیم، از طریق دیگران قضاوت کنیم.
همانطور که جروم واگنر میگوید، “اگر شورشگر درونی خود را بر روی دیگران بیندازید، مجبور میشوید آنها را کنترل کنید یا از خود طرد کنید.” به سادگی، ما قضاوتها و کمبودهای خود را بر روی دیگران میپرویم و سپس به آنها میگوییم که چه چیزی را باید بشنوند.
خوددلسوزی نقطه شروع است. اگر نتوانیم برای خود دلسوزی کنیم، چگونه میتوانیم برای دیگران دلسوزی کنیم؟ دبی فورد میگوید: “ما فقط آنچه را که هستیم میبینیم.” همه ما نقصها و آسیبپذیریهای خود را داریم. اما به جای اینکه آنها را در خود شناسایی کنیم، راحتتر است که آنها را در دیگران ببینیم. دلسوزی یک هدیه است و تنها زمانی که قادر به احساس دلسوزی برای خود هستیم، میتوانیم برای دیگران هم دلسوزی کنیم.
دالایی لاما میگوید: “عشق و دلسوزی نیازهای اساسی هستند، نه تجملات. بدون آنها، بشریت نمیتواند زنده بماند.”
این پست چقدر برای شما مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستارهها کلیک کنید!
امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رایها: 29
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
درباره حسام الدین عالمیان
از روزی که اولین سایت انگلیسی خودم رو راه اندازی کردم حدود 5 سالی میگذره. البته من 15 ساله که وب سایت های مختلف و کسب و کارهای آنلاین زیادی رو هم راه اندازی کرده بودم و هنوز هم ادارشون میکنم. تو این مدت یک نفره همه کارهای سایت رو انجام می دادم. اونم سایت انگلیسی با مخاطب و بازدیدکننده از سرتاسر دنیا. اینکه محتوا تولید کنم، اینکه روی سئو سایت کار کنم، اینکه امنیت سایت رو بالا ببرم و جلوی هکرها و خرابکارها رو بگیرم. اینکه درآمد دلاری رو نقدش کنم و به راه های افزایش درآمد فکر کنم. نتیجش این شد که تونستم به بازدیدکننده بالایی روی سایت برسم. روزی نزدیک 70هزار بازدیدکننده از گوگل. و تونستم جیزی که همیشه آرزوش رو داشتم، یک سایت انگلیسی با بازدیدکننده بالا از سرتاسر دنیا.
نوشته های بیشتر از حسام الدین عالمیان
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.