چگونه به همکاران کمک کنیم بدون اینکه خسته شویم، بر اساس تیپ انیاگرام شما
کمک به دیگران عمل مهربانانه و دلسوزانهای است که شادی را هم برای کمککننده و هم برای دریافتکننده به ارمغان میآورد. همه ما باید تلاش کنیم تا هر زمان که میتوانیم، دستی به کمک دراز کنیم.
اما همانطور که میگویند: “نمیتوان از یک فنجان خالی آب ریخت.” اگر به دیگران کمک کنید تا جایی که خودتان خسته شوید، ممکن است به فرسودگی برسید و در این صورت نمیتوانید به هیچکس، حتی به خودتان کمک کنید.
این به این معنا نیست که باید به همکاران مضطرب بگویید “نه” یا در زمان نیاز، شانهای برای گریه کردن باشید. بلکه باید تعادل سالمی برقرار کنید. با استفاده از تیپ انیاگرام خود به عنوان نقطه شروع، بیایید بررسی کنیم چگونه میتوانید از فرسودگی جلوگیری کنید و در عین حال یک بازیکن تیمی پرانرژی در محل کار باشید.
فهرست مطالب
Toggleتیپ ۱: بپذیرید که اشتباهات رخ میدهند
تیپهای یک در تلاشند تا دنیا را جای بهتری کنند و به همین دلیل برای کمک به دیگران تلاش میکنند. شما میخواهید همه بهترین کار خود را انجام دهند و وقتی کسی در مشکل است، سریعاً وارد عمل میشوید. اما مشکلات زمانی پیش میآید که شما بیش از حد به کمالگرایی میپردازید و در نهایت احساس خشم، ناامیدی یا خستگی میکنید چون همه مشکلات را به دوش میکشید.
برای ایجاد تعادل: به خود یادآوری کنید که وظیفه شما نیست که همه چیز و همه کس را درست کنید. بپذیرید که اشتباهات بخشی از فرآیند هستند، مردم بهترین تلاش خود را میکنند و همیشه اوضاع به دلخواه شما پیش نمیرود و این اشکالی ندارد! به جای تلاش برای کنترل هر وضعیت یا پروژه، درک کنید که بیش از حد دخالت کردن میتواند شما را به جای حمایت، خفهکننده جلوه دهد.
تیپ ۲: احساسات خود را فیلتر کنید
همه میشناسند که تیپهای دو همیشه آمادهاند تا همه چیز را رها کنند و به شما کمک کنند. شاید شما هم آن فرد سخاوتمند و مهربان برای همکارانتان باشید که همیشه احساسات و نیازهای آنها را درک میکنید. اما مشکل این است که گاهی اوقات در تعیین مرزها برای محافظت از منابع خود دچار مشکل میشوید و در نتیجه به نیازهای خود بیتوجه میمانید.
برای ایجاد تعادل: یک فیلتر احساسی داشته باشید! به عنوان یک فرد همدل، ممکن است بیش از حد در احساسات دیگران غرق شوید که این خستهکننده است. بنابراین از خود بپرسید: “آیا من استرس/غم/ناامیدی را احساس میکنم چون همکارم/رئیسم این احساسات را دارد؟” این میتواند به شما کمک کند تا بر احساسات خود تمرکز کنید و به جای اینکه احساسات دیگران را به دوش بکشید، از انجام کارهایی که نمیخواهید، احساس گناه نکنید.
تیپ ۳: از جستجوی تأیید خارجی دست بردارید
به عنوان یک تیپ سه با انگیزه، شما به دنبال موفقیت هستید و بخشی از شما به تأیید مهارتها و دستاوردهایتان نیاز دارد. در حالی که همه در محل کار به تحسین نیاز دارند، شما ممکن است بیشتر از دیگران تلاش کنید تا به دیگران کمک کنید تا تأیید آنها را جلب کنید. مثلاً ممکن است از مهارتهای عالی حل مسئلهتان استفاده کنید تا در محل کار به عنوان فردی ضروری و مهم شناخته شوید، حتی اگر آن مشکل به شما مربوط نباشد.
برای ایجاد تعادل: بر روی مهمترین جنبههای کارتان تمرکز کنید. به یاد داشته باشید که میخواهید به دلایل درست مورد پسند باشید، مانند سختکوشی یا اتمام به موقع پروژههایتان، نه به خاطر تلاش برای جلب توجه دیگران. این رفتار ممکن است باعث شود دیگران شما را آزاردهنده تصور کنند، نه کمککننده و این یک نتیجه معکوس است که احتمالاً انتظارش را نداشتید.
تیپ ۴: تعادل سالم بین کار و زندگی را توسعه دهید
تیپهای چهار تحت تأثیر احساسات خود هستند. در روابط، حتی روابط حرفهای، میتوانند بسیار همدل و حمایتگر باشند. اما تحمل بار استرس همکاران و احساس اینکه تنها کسی هستید که واقعاً به آنها اهمیت میدهد، شما را به سمت فرسودگی میبرد. در نهایت، شما برای انجام کار و مسئولیت ها و شرح شغلی که در شرکت یا سازمان دارید حقوق میگیرید، نه اینکه درمانگر همه باشید.
برای ایجاد تعادل: در پایان روز، محل کارتان را ترک کنید تا بتوانید انرژی خود را تجدید کنید. خلاق باشید، استراحت کنید، با دیگران معاشرت کنید و بخوابید. هر چیزی که برای شارژ دوباره نیاز دارید، انجام دهید. شما نمیتوانید از نقش درمانگر در محل کار فرار کنید، اما نگذارید این نقش به یک کار ۲۴ ساعته برای شما تبدیل شود.
تیپ ۵: قوانین مشخصی برای زمان کمک تعیین کنید
به عنوان یک تیپ پنج، شما تمایل دارید هنگام کمک به دیگران، خود را بیش از حد تحت فشار قرار دهید. شما به هر همکار نیازمندی کمک میکنید و معمولاً مشکلات آنها را به خوبی حل میکنید. اما چون بر روی محدودیتها و نیازهای خود تمرکز نمیکنید، ممکن است به راحتی خود را خسته کنید و به فرسودگی برسید.
برای ایجاد تعادل: زمانهای مشخصی را تعیین کنید که افراد میتوانند از شما مشاوره بگیرند یا قوانینی برای اینکه همکاران چقدر میتوانند وقت شما را بگیرند، وضع کنید. این کار به شما کمک میکند تا به عنوان یک نابغه کمککننده شناخته شوید بدون اینکه احساس کنید دیگران از شما سوء استفاده میکنند. همچنین میتوانید عادت کنید قبل از اینکه به کسی کمک کنید، یک مکثی بیندازید مثلا بگویید که میخواهید استراحت کنید، شاید تا زمانی که استراحت شما تمام شود، آنها خودشان مشکلاتشان را حل کرده باشند!
تیپ ۶: با “اضطراب قابل اعتماد بودن” مقابله کنید
تیپهای شش میخواهند احساس امنیت کنند و به دیگران هم احساس امنیت بدهند. اما وقتی در حالت اضطراب هستند، شروع به شک کردن به ارزش های خود میکنند. این میتواند به سرعت سمی شود و شما را وادار کند که انرژی بیشتری برای حفظ شغل و اطمینان از حال دیگران بگذارید. ناگهان، شما ۱۰ ساعت در روز کار میکنید تا ثابت کنید که در کارتان خوب هستید (که هستید!) اما به طور مخفیانه میترسید که اگر یک اشتباه کنید، همه چیز را از دست بدهید.
برای ایجاد تعادل: به جای اینکه قابل اعتماد بودن را به معنای فدا کردن خود برای دیگران ببینید، درک کنید که این همچنین به معنای مراقبت مداوم از خودتان است. این ممکن است شامل گنجاندن خودمراقبتی در روال شما، تعیین مرز با دیگران برای جلوگیری از احساس خستگی و یادگیری اعتماد به تواناییها و ارزش های خود باشد. کار شما مهم است، اما نباید شما را مصرف یا نابود کند.
تیپ ۷: با چالشها رو در رو شوید
تیپهای هفت همیشه در حال تشویق دیگران هستند. با انرژی مثبت و شادابی خود، سعی میکنید روحیه همه را بالا نگه دارید. اما مطمئن شوید که به دلایل نادرست کمک نمیکنید. آیا واقعاً نیاز به افزایش روحیه وجود دارد یا فقط سعی میکنید همکاران و خودتان را از مشکل اصلی منحرف کنید؟ اگر با اضطرابهای خود مواجه نشوید، نمیتوانید به دیگران در مشکلاتشان کمک کنید.
برای ایجاد تعادل: در حالی که به نظر میرسد افزایش خوشبینی دیگران خوب است، بهتر است نگرانیها و نظرات منفی آنها را نیز در نظر بگیرید تا در انکار فرو نروید. بر روی واقعیت تمرکز کنید و به دنبال راهحلهایی برای مشکلات واقعی باشید، به جای اینکه آنها را با مثبتنگری نادیده بگیرید. مواجهه با چالشها به طور مستقیم، قدرت بیشتری به شما میدهد و استرس کمتری ایجاد میکند.
تیپ ۸: گاهی اجازه دهید دیگران رهبری کنند
تیپهای هشت همیشه مشتاقند که در دنیا اثر بگذارند. شما دوست دارید قهرمان دیگران باشید و به کسانی که نمیتوانند از خود دفاع کنند کمک کنید. اما شما همچنین دوست دارید کنترل داشته باشید. این دوگانگی میتواند باعث شود که ایدهها و فرآیندهای همکارانتان را نادیده بگیرید، حتی اگر آنها بهتر از ایدههای شما باشند. آیا شما سعی میکنید همه چیز را تحت کنترل داشته باشید به جای اینکه به آنها کمک واقعی کنید؟
برای ایجاد تعادل: به انگیزههای خود برای کمک به دیگران فکر کنید. آیا شما حمایت میکنید تا به آنها کمک کنید رشد کنند یا فقط میخواهید کارها را به روش خودتان انجام دهند؟ اگر مورد دوم است، نترسید که وظایف را واگذار کنید و اجازه دهید دیگران رهبری کنند به جای اینکه بخواهید همه چیز را کنترل کنید و منابع خود را هدر دهید.
تیپ ۹: یاد بگیرید “نه” بگویید
تیپهای نه، خوب است که همیشه به دیگران دست دوستی میدهید و امیدوارید روابط کاریتان پر از صلح باشد. اما مشکل این است که خود را تحت فشار قرار میدهید تا در محل کار میانجی باشید. این نه تنها میتواند باعث شود که احساس خستگی کنید، بلکه ممکن است در میانه اختلافاتی قرار بگیرید که هیچ نقشی در آنها ندارید. همچنین ممکن است احساس کینه کنید خصوصاً وقتی دیگران به نظرات و نیازهای شما توجه نمیکنند.
برای ایجاد تعادل: با گفتن “نه” به درخواستهای دیگران راحت باشید. در حالی که از ناتوانی در خوشحال کردن دیگران ناراحت میشوید، نباید احساسات خود را در خود نگه دارید زیرا این باعث میشود کینهتوز یا منفعلانه رفتار کنید. با توضیح اینکه چه چیزی نیاز دارید و چرا برای شما مهم است، میتوانید خود را به شیوهای سالمتر بیان کنید، از سوءاستفاده دیگران جلوگیری کنید و از فرسودگی جلوگیری کنید.
این پست چقدر برای شما مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستارهها کلیک کنید!
امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رایها: 7
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
درباره حسام الدین عالمیان
از روزی که اولین سایت انگلیسی خودم رو راه اندازی کردم حدود 5 سالی میگذره. البته من 15 ساله که وب سایت های مختلف و کسب و کارهای آنلاین زیادی رو هم راه اندازی کرده بودم و هنوز هم ادارشون میکنم. تو این مدت یک نفره همه کارهای سایت رو انجام می دادم. اونم سایت انگلیسی با مخاطب و بازدیدکننده از سرتاسر دنیا. اینکه محتوا تولید کنم، اینکه روی سئو سایت کار کنم، اینکه امنیت سایت رو بالا ببرم و جلوی هکرها و خرابکارها رو بگیرم. اینکه درآمد دلاری رو نقدش کنم و به راه های افزایش درآمد فکر کنم. نتیجش این شد که تونستم به بازدیدکننده بالایی روی سایت برسم. روزی نزدیک 70هزار بازدیدکننده از گوگل. و تونستم جیزی که همیشه آرزوش رو داشتم، یک سایت انگلیسی با بازدیدکننده بالا از سرتاسر دنیا.
نوشته های بیشتر از حسام الدین عالمیان
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.