سبکهای ارتباطی نه تیپ انیاگرام

وقتی درباره “شکست در ارتباط” صحبت میکنیم، معمولاً منظورمان این نیست که اصلاً ارتباطی وجود ندارد – بلکه به این معناست که در برقراری ارتباط مؤثر ناکام هستیم: آنچه میخواهیم بگوییم، آنچه شنیده میشود نیست و قبل از اینکه متوجه شویم، خود را در یک تعارض مییابیم. در واقع، در بسیاری از این موقعیتها، ما در حال ارتباط هستیم، اما طرف مقابل آنچه را که امیدوار بودیم درک کند، نمیگیرد یا به شیوهای که پیشبینی کرده بودیم واکنش نشان نمیدهد.
به عنوان موجودات اجتماعی، انسانها همیشه در حال ارتباط هستند، حتی زمانی که صحبت نمیکنیم. ما به طور مداوم سیگنالهای غیرکلامی به دیگران ارسال میکنیم، چه از این پیامها آگاه باشیم و چه نباشیم. میدانیم که بخش زیادی از آنچه ارسال میکنیم، تفسیر میکنیم و میشنویم، نه تنها در کلمات ما، بلکه در زمینه، پیامهای فرعی و لحن صدای ما نیز نهفته است. (پیام فرعی، پیامی است که ممکن است به دیگران منتقل کنید، اغلب به طور غیرمستقیم. این پیام به طور مستقیم بیان نمیشود، بلکه از لحن کلی، محتوا و الگو یا تمرکز ارتباط و رفتارهای دیگر استنباط میشود).
فهرست مطالب
Toggleارتباطات و انیاگرام
انیاگرام میتواند به ما کمک کند تا سبک ارتباطی خود را درک کنیم، از آن به طور مؤثر استفاده کنیم و همچنین دیگران را بهتر بفهمیم. تیپ انیاگرام ما بر ارتباطات در هر دو سمت فرستنده و گیرنده تأثیر میگذارد:
- تیپ انیاگرام فردی که در حال ارتباط است، شکلدهنده به آنچه او بر روی آن تمرکز میکند (پیامهایی که به عنوان مهم میبیند)، نحوه ارتباط پیام (لحن و زبان) و آنچه ممکن است همزمان به آن اشاره شود (پیام فرعی) است.
- تیپ انیاگرام فردی که پیام را دریافت میکند، بر فیلترهای ادراکی او تأثیر میگذارد و بنابراین پیام دریافتی را شکل میدهد – این تأثیر میگذارد که فرد چه چیزی را متوجه شود، تفسیر او از پیامهای فرعی را رنگآمیزی میکند، بر آنچه ممکن است او را تحریک کند تأثیر میگذارد و حتی میزان تمایل او به روشنسازی را تحت تأثیر قرار میدهد.
نه تیپ انیاگرام الگوهای متفاوتی از آنچه افراد بر روی آن تمرکز میکنند یا نمیکنند، نحوه ارتباط آنها و پیامهای فرعی آنها را نشان میدهد:
نحوه ارتباط تیپ 1 – کمالگرا
پیام فرعی به دیگران: “استانداردهای من را درک کنید و به آنها برسید، که به وضوح درست و بهتر از دیگران هستند.”
این پیام فرعی با ارتباطات واضح و هدایتکنندهای که معمولاً بر روی برجسته کردن اشتباهات، دادن دستورالعملها و تعیین مرزها تمرکز دارد، پشتیبانی میشود. تیپ 1 معمولاً دنیا یا موقعیتها را به عنوان درست یا نادرست، خوب یا بد توصیف میکند و از زبان قطعی و سیاه و سفیدی استفاده میکند. ارتباطات آنها پر از کلماتی مانند “باید” و “میبایست” است که موضع اخلاقی آنها را منعکس میکند. انیاگرام 1 میتواند با آگاهی از تمایل خود به دستهبندی ایدهها به عنوان خوب یا بد و خطرات این سادهسازی بیش از حد در زمینههای پیچیده، ارتباطات خود را توسعه دهد.
نحوه ارتباط تیپ 2 – کمککننده ملاحظهکار
پیام فرعی به دیگران: “من اینجا هستم، در دسترس و آمادهام تا گوش کنم، کمک کنم و مشاوره دهم.”
ارتباطات پشت این پیام معمولاً غیررسمی است و احساسات مثبت، عواطف یا احساسات را بیان میکند و از زبان شاداب مانند “عالیه”، “خوب انجام دادی!” و “تو میتوانی این کار را انجام دهی” استفاده میکند. تیپ 2 سعی میکند همیشه تشویقکننده باشد و هر پیام منفی ممکن است با تعریف و تمجید پوشانده شود. تیپ 2 میتواند با کاهش سطح قانعسازی و تمجیدهایی که شامل میشود و به جای آن احساسات خود را به طور ساده و مستقیم بیان کند، ارتباطات خود را بهبود بخشد.
نحوه ارتباط تیپ 3 – موفقیتطلب رقابتی
پیام فرعی به دیگران: “من میدانم چگونه موفق شوم – پس بگذارید از تلاشهای شما برای موفقیت حمایت کنم.”
تیپ 3 معمولاً در ارتباطات خود قاطع، عملی و بهموقع است و تمایلی به “هدر دادن زمان” ندارد. ارتباطات آنها پر از عبارات “بازگشت سرمایه”، “اهداف” و “افزودن ارزش” است و آنها راحت هستند که به دیگران بگویند چه دستاوردهایی داشتهاند. تیپ 3 همچنین عملی و واضح است و از مثالهای عینی برای رسیدن به اصل موضوع استفاده میکند. آنها از افعال مانند “رانندگی”، “دستیابی” و “فشار آوردن به خود” در تلاشهای خود برای انگیزه دادن به دیگران برای تمرکز و تلاش مشابه استفاده میکنند. سرعت بالای تیپ 3 ممکن است آنها را در هنگام به اشتراکگذاری ایدهها کمی بیصبر کند و میتوانند از کند کردن سرعت و باز بودن به دیدگاههای جایگزین و تفکر عمیقتر قبل از اقدام بهرهمند شوند.
نحوه ارتباط تیپ 4 – خلاق پرشور
پیام فرعی به دیگران: “من خلاق هستم و به بررسی عمیقتر و احساسیتر مسائل میپردازم.”
وقتی متنی از یک تیپ 4 میخوانید، معمولاً متوجه میشوید که ارتباطات آنها زیبا، دراماتیک و اغلب بسیار احساسی است. ارتباطات تیپ 4 در چندین سطح همزمان عمل میکند و در حالی که کلمات را با دقت انتخاب میکنند، میتوانند جزئیات خاص و تفکرات فلسفی یا گذشته و آینده را به گونهای ترکیب کنند که برای دیگران پیگیری آن دشوار باشد. تمهای آنها ایدهآلگرا هستند و شامل عباراتی مانند “کاش” و “اگر اینگونه بود…” میشوند. چالش اصلی تیپ 4 این است که عمق و شدت ارتباطات خود را متعادل کنند؛ شاید با تمرکز بیشتر بر روی حقایق عینی و وظایف. تیپ 4 همچنین میتواند با آگاهی از این که دیگران ممکن است عمق و جنبه شخصی ارتباطات آنها را مزاحم ببینند، به بهبود ارتباطات خود کمک کند و زمان بیشتری برای ایجاد اعتماد نیاز داشته باشند.
نحوه ارتباط تیپ 5 – متخصص ساکت
پیام فرعی به دیگران: “من دانش و تخصص خود را به اشتراک میگذارم تا به شما در تعیین یک رویکرد منطقی و مؤثر کمک کنم.”
تیپ 5 معمولاً از اصطلاحات فنی زیادی استفاده میکند و ممکن است پیام نانوشتهای داشته باشد که به این معناست: “اگر نمیتوانی درک کنی یا همگام شوی، پس خودت به تنهایی باید پیش بروی.” تیپ 5 تمرکز خود را بر توضیح، ترکیب و حل مسائل میگذارد و معمولاً از عباراتی مانند “آنچه باید درک کنی این است که…” و “بگذارید برایتان توضیح دهم” یا “این دلیل اشتباه بودن دیدگاه شماست” استفاده میکند که ممکن است توهینآمیز به نظر برسد. منطقه راحتی آنها ارتباطات منطقی و عینی است و در صحبت کردن درباره احساسات مشکل دارند. تیپ 5 ترجیح میدهد از کانالهای ارتباطی دور، دیجیتال یا نوشتاری استفاده کند و معمولاً میتواند با برقراری ارتباط حضوری بیشتر، ارتباطات عمیقتری برقرار کند.
نحوه ارتباط تیپ 6 – وفادار شکاک
پیام فرعی به دیگران: “آیا ما تمام خطرات و تهدیدات را به طور کامل بررسی کردهایم؟”
سبک ارتباطی تیپ 6 اغلب به عنوان منفی یا بدبین توصیف میشود، زیرا بر روی خطرات و چالشهای احتمالی یک وضعیت تمرکز دارد. این افراد معمولاً جنبههای دیگر یا جنبههای ناشناخته یک وضعیت یا تصمیم را برجسته میکنند و عباراتی مانند “از طرف دیگر” یا “اگر اینگونه باشد چه؟” را بیان میکنند و همزمان استدلال و ضد استدلال را ارائه میدهند. تمرکز آنها بر روی حل مشکلات نیز منجر به عبارات زیادی مانند “این کار جواب نمیدهد چون…” و “هرگز قبلاً انجام نشده، خطرناک است” میشود، اما آنها همچنین بر روی تیم تأکید میکنند و ایده “با هم میتوانیم” را مطرح میکنند. ارتباطات تیپ 6 میتواند گیجکننده شود یا بر روی مسائل مشابه به طور مکرر بچرخد و حتی ممکن است خود را متناقض کنند. آنها میتوانند با صرف زمان برای جمعآوری افکار خود و تمایز بین حقایق و ترسها یا پیشبینیها قبل از تعامل با دیگران، ارتباطات خود را بهبود بخشند.
نحوه ارتباط تیپ 7 – بیننده پرشور
پیام فرعی به دیگران: “بگذارید بر روی امکانات و گزینههای جالب پیش رو تمرکز کنم!”
هر پیامی که باشد، تیپ 7 تقریباً به طور حتم با علامت تعجب پایان مییابد. زبان آنها پر از شور و هیجان است و با عبارات زیادی مانند “عالی!” “بله!” و “فوقالعاده!” همراه است و ممکن است نقاط منفی ایدهها را نادیده بگیرند. تیپ 7 معمولاً از دیدگاه کلی به ارتباطات میپردازد و بر روی آینده تمرکز میکند که در ترکیب با سرعت بالای آنها، ممکن است گاهی سطحی، کلی و بیهدف به نظر برسد. ارتباطات آنها از چندین تکنیک برای زنده کردن ارتباطات و بیان نقطه نظر خود استفاده میکند، مانند مثالها، تشبیهات، شوخیها، سورپرایزها و حتی اغراقها. سبک سریع و خودجوش تیپ 7 ممکن است خودمحور به نظر برسد و توانایی آنها را برای گوش دادن واقعی به دیگران محدود کند. آنها میتوانند با کند کردن سرعت و به طور آگاهانه فضایی برای شنیدن دیگران بدون پیشداوری یا بیصبری ایجاد کنند، کارایی خود را بهبود بخشند.
نحوه ارتباط تیپ 8 – کنترلکننده فعال
پیام فرعی به دیگران: “از من پیروی کنید – من میدانم چه کاری باید انجام شود و چگونه باید انجام شود!”
سبک ارتباطی تیپ 8 میتواند هیجانانگیز و فوقالعاده قانعکننده باشد و آنها معمولاً افراد را از طریق قدرت یقین و اراده خود به جلو میرانند. پیام نانوشته آنها میتواند چیزی شبیه به “رهبری کن، پیروی کن یا از راه کنار برو” باشد و اگر این موضوع به حدی برسد، ارتباطات آنها ممکن است زورگو یا بیادب به نظر برسد. تیپ 8 از کلمات و توصیفهای غیرضروری استفاده نمیکند – آنها بیاحساس، مستقیم و بهموقع هستند و ممکن است به همین دلیل برای دیگران تند به نظر برسند. با این حال، وقتی عصبانی میشوند، ارتباطات آنها میتواند بسیار احساسی و واکنشی شود. تیپ 8 باید آگاه باشد که یقین آنها میتواند دیدگاههای مختلف را خاموش یا ترسانده و از دیگران جلوگیری کند تا سوال بپرسند یا مشارکت کنند. کند کردن سرعت و کمتر قاطع بودن میتواند دیگران را در هدف خود جذب کند و مشارکت آنها را آسانتر کند.
نحوه ارتباط تیپ 9 – صلحساز سازگار
پیام فرعی به دیگران: “ما باید یک رابطه هماهنگ برقرار کنیم تا شما بتوانید موفق شوید.”
تیپ 9 سعی میکند به شیوههایی آرام، محترمانه و بدون ایجاد اختلال یا توهین به دیگران ارتباط برقرار کند. تیپ 9 گاهی ممکن است در ارتباطات خود تقریباً غایب به نظر برسد، زیرا تمایل دارند به زبان بسیار عمومی و فراگیر صحبت کنند و دیدگاه خود را پنهان کنند. آنها بیشتر از زبان “ما” یا “مردم” استفاده میکنند تا “من” و ترجیح میدهند ارتباطات دوطرفه داشته باشند که در آن بتوانند با نظرات و دیدگاههای دیگران هماهنگ شوند. بهویژه، تیپ 9 در گفتن “نه” مشکل دارد و ممکن است به جای آن از ارتباطات منفعل-تهاجمی یا سکوت استفاده کند. تیپ 9 میتواند با روشن کردن آنچه برایشان مهم است، دیدگاه خود را بیان کند و آنچه را که فکر میکنند ممکن است یک مسیر خوب باشد، ارتباطات خود را بهبود بخشد.
نتیجهگیری
فرقی نمیکند که ما چه تیپ انیاگرامی هستیم، همه ما میتوانیم با آگاهی بیشتر از پیامهای ناخواسته و ارتباطات فرعی خود و همچنین با آگاهی از فیلترهایی که هنگام گوش دادن به دیگران داریم، کارایی ارتباطات خود را با دیگران بهبود بخشیم. به عنوان یک قدم اولیه حیاتی، فرض نکنید که وقتی شخص دیگری از کلمات یا لحن خاصی استفاده میکند، به این معناست که همان معنایی را دارد که شما وقتی از همان کلمات یا لحن استفاده میکنید. تیپهای انیاگرام ما نه تنها بر نحوه ارتباط ما تأثیر میگذارند، بلکه بر معانی که به کلمات یا ایدههای خاص نسبت میدهیم و بنابراین بر نحوه گوش دادن به دیگران نیز تأثیر میگذارند.
همچنین، وقتی در ارتباطات دچار مشکل میشوید، سعی کنید به یاد داشته باشید که ممکن است این مشکل ناخواسته باشد. کند شوید، زمان بگذارید تا موضوع را روشن کنید و سعی کنید دیدگاه شخص دیگر را بدون فیلترهای خود درک کنید. سعی کنید با کنجکاوی گوش دهید – ممکن است کمک کند که تلاش کنید فیلترهایی را که شخص دیگر از طریق آنها گوش میدهد، تصور کنید. بالاتر از همه، به آنچه ممکن است به طور ناخواسته به دیگران منتقل کنید، آگاه باشید و اقداماتی برای متعادل کردن خطرات یا چالشهای سبک ارتباطی انیاگرام خود انجام دهید.
این پست چقدر برای شما مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستارهها کلیک کنید!
امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رایها: 33
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
درباره حسام الدین عالمیان
از روزی که اولین سایت انگلیسی خودم رو راه اندازی کردم حدود 5 سالی میگذره. البته من 15 ساله که وب سایت های مختلف و کسب و کارهای آنلاین زیادی رو هم راه اندازی کرده بودم و هنوز هم ادارشون میکنم. تو این مدت یک نفره همه کارهای سایت رو انجام می دادم. اونم سایت انگلیسی با مخاطب و بازدیدکننده از سرتاسر دنیا. اینکه محتوا تولید کنم، اینکه روی سئو سایت کار کنم، اینکه امنیت سایت رو بالا ببرم و جلوی هکرها و خرابکارها رو بگیرم. اینکه درآمد دلاری رو نقدش کنم و به راه های افزایش درآمد فکر کنم. نتیجش این شد که تونستم به بازدیدکننده بالایی روی سایت برسم. روزی نزدیک 70هزار بازدیدکننده از گوگل. و تونستم جیزی که همیشه آرزوش رو داشتم، یک سایت انگلیسی با بازدیدکننده بالا از سرتاسر دنیا.
نوشته های بیشتر از حسام الدین عالمیان
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.