چگونه با افرادی که از آنها ناراحت هستم، همدلی کنم
تمرین همدلی، بهویژه با کسانی که آنها را دوست نداریم یا نمیفهمیم، کار آسانی نیست. برای بسیاری، دید و بازدید عید نوروز معمولاً با اضطراب و ناراحتی همراه است، بهخصوص به خاطر دیدارهای خانوادگی.
من همیشه سعی میکنم بهترینها را در افراد ببینم، اما واقعیت این است که همدلی با برخی افراد راحتتر از دیگران است. در حالی که ارتباط با افرادی که ما را آزار میدهند چالشبرانگیز است، پر کردن این فاصله میتواند به طرز غیرمنتظرهای معجزه کند.
در اینجا برخی از سوالاتی که مردم از شنیدن آنها متنفرند، اما میدانند که در دیدارهای خانوادگی حتماً پرسیده میشود، آمده است:
- “چرا وزن اضافه کردهای؟”
- “چرا اینقدر لاغر هستی؟”
- “آیا پسری پیدا کردهای؟”
- “کی ازدواج میکنید؟”
- “کی بچهدار میشوید؟”
- “آیا بعد از از دست دادن شغلت، توانستهای شغل جدیدی پیدا کنی؟”
- “چقدر درآمد داری؟”
- “آیا ضررهایت را جبران کردهای؟”
- “شنیدم که در دوران کرونا زمان سختی را گذراندی. آیا کسبوکارت بهتر شده است؟”
برای کسانی که این سوالات را میپرسند، نکاتی برای فکر کردن وجود دارد:
اینکه کسی را به یاد چیزی حساس بیندازید، فقط به این دلیل که زندگی شما خوب است، واقعاً به شما مربوط نیست.
آیا میدانید که این سوالات واقعاً مناسب نیستند و به احتمال زیاد باعث میشوند فرد احساس بدتری داشته باشد یا حداقل بیتفاوت شود؟
آیا با یادآوری درد کسی به خودتان احساس بهتری میکنید؟
اگر اوضاع تغییر نکرده باشد یا واقعاً تغییر کرده باشد، چه احساسی برای شما دارد؟
آیا این احساس حال شما را بهتر میکند؟
آیا این یک نقطه کور یا نشانهای از برتری برای شماست که با دانستن حقیقت دیگران احساس بهتر یا بدتری داشته باشید؟
آیا آمادهاید که اگر واقعاً شرایط طرف مقابل تغییر نکرده و خوب نباشد، برایش کاری بکنید یا کمکی به او کنید؟
در غیر این صورت، چرا سوال میپرسید؟
این دیدگاه من برای کسانی است که این سوالات را معمولا از دیگران می شنوند:
ما به شکلهای متفاوتی بزرگ شدهایم: برخی افراد در محیطهای سمی بزرگ شدهاند که هیچ محدودیتی وجود ندارد. من بیشتر احساس ترحم میکنم تا خشم. ما نیازی به پاسخگویی یا دفاع نداریم. من فقط به سوالاتی که راحت هستم پاسخ میدهم.
کنترل و تأثیر: وقتی چنین سوالاتی را دریافت میکنیم، در یکی از سه حالت ذهنی هستیم. آیا من کاملاً کنترل دارم؟ آیا کنترل ندارم؟ آیا بر نحوه پاسخ به این سوال تأثیر دارم؟
بسته به درک و اعتماد به نفس شما، این متفاوت خواهد بود. من انتخاب میکنم که بر اکثر شرایط کنترل داشته باشم. اگر احساس راحتی کنم، پاسخ میدهم و به کسی میگویم که ترجیح میدهم گذشته را فراموش کنم و درباره چیزهایی صحبت کنم که خوشحالترم.
ما در مکانهای متفاوتی هستیم: شما با انواع مختلفی از افراد ملاقات خواهید کرد. افرادی که موفقیت های خود را به نمایش میگذارند، افراد متواضع، افراد ساکت، افراد پر سر و صدا و یا افراد خجالتی. شما نیازی به تقلید از کسی ندارید زیرا ما اساساً متفاوت هستیم.
با این حال، پس از سالها مشاهده رفتارهای مختلف، به این نتیجه رسیدهام که افراد “شو کننده و یا نمایش دهنده” که بدون وقفه درباره خود و موفقیت هایشان صحبت میکنند و سعی دارند شما را تحقیر کنند، در واقع احساس خوبی درباره خود ندارند. و به همین دلیل دائماً نیاز دارند که خود را بزرگتر و بهتر از چیزی که هستند نشان دهند.
افراد موفق و متواضع به قدری ریشهدار هستند که به ندرت نیاز دارند به خود یادآوری کنند که چقدر خوششانس هستند، زیرا هر ثانیه از زندگی خود را تجربه میکنند.
از منظر هوش هیجانی، ۵ تمرین وجود دارد که میتواند توانایی شما را برای گذر از بیتفاوتی به همدلی افزایش دهد:
گوش دادن فعال: به فرد سخنگو توجه کامل داشته باشید. به کلمات و همچنین احساسات و زبان بدن آنها گوش دهید. با آنها همگام شوید و آنچه را که میشنوید منعکس کنید تا نشان دهید واقعاً حضور دارید. آنها ممکن است متوجه شوند که شما واقعاً علاقهمند هستید و جو تغییر کند.
خود را به جای آنها بگذارید: تصور کنید اگر در موقعیت آنها بودید چه احساسی داشتید. سعی کنید دیدگاه، تجربیات و احساسات آنها را درک کنید و دنیا را از دیدگاه آنها ببینید. ما از مرور دنیای خود کمتر یاد میگیریم، اما همه چیز در دنیای دیگران جدید است.
کنجکاوی را پرورش دهید: سوالات غیرقضاوتی و باز بپرسید. تمایل خود را برای درک افکار و احساسات آنها نشان دهید بدون اینکه نظرات خود را تحمیل کنید یا فرضیه ای بسازید.
احساسات آنها را تأیید کنید: احساسات آنها را حتی اگر با آنها مخالف باشید یا بهطور کامل درک نکنید، بپذیرید. این کار نشان میدهد که شما اهمیت میدهید.
خوداندیشی را تمرین کنید: به تعصبات، پیشداوریها و تصورات خود فکر کنید که ممکن است مانع از توانایی شما در همدلی شود.
با ادغام این ۵ تمرین مبتنی بر هوش هیجانی در تعاملات خود با افرادی که در درک آنها مشکل دارید، میتوانید مهارت همدلی خود را تقویت کرده و ارتباطات معنادارتری برقرار کنید.
همانطور که میگویند، تمرین باعث کمال میشود، یا حداقل آن را آسانتر میکند، پس امروز امتحان کنید و فواید آن را در زندگی حرفهای و شخصی خود مشاهده کنید.
این پست چقدر برای شما مفید بود؟
برای امتیاز دادن روی ستارهها کلیک کنید!
امتیاز میانگین 5 / 5. تعداد رایها: 7
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز میدهد.
درباره حسام الدین عالمیان
از روزی که اولین سایت انگلیسی خودم رو راه اندازی کردم حدود 5 سالی میگذره. البته من 15 ساله که وب سایت های مختلف و کسب و کارهای آنلاین زیادی رو هم راه اندازی کرده بودم و هنوز هم ادارشون میکنم. تو این مدت یک نفره همه کارهای سایت رو انجام می دادم. اونم سایت انگلیسی با مخاطب و بازدیدکننده از سرتاسر دنیا. اینکه محتوا تولید کنم، اینکه روی سئو سایت کار کنم، اینکه امنیت سایت رو بالا ببرم و جلوی هکرها و خرابکارها رو بگیرم. اینکه درآمد دلاری رو نقدش کنم و به راه های افزایش درآمد فکر کنم. نتیجش این شد که تونستم به بازدیدکننده بالایی روی سایت برسم. روزی نزدیک 70هزار بازدیدکننده از گوگل. و تونستم جیزی که همیشه آرزوش رو داشتم، یک سایت انگلیسی با بازدیدکننده بالا از سرتاسر دنیا.
نوشته های بیشتر از حسام الدین عالمیان
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.